نان و خرمایی دگر در کار نیست
دوستدار کودکان بیدار نیست
خفته بر بستر علی خونین سر
تشنه تر ازو تشنه ی دیدار نیست
گاه می نالد وگه بیهوش می شود
گوئیا شیر خدابیمار نیست
چاه منتظر تا بشنود درد دلش
حیدر اماقادر به هیچ گفتار نیست
یا د اورد کربلا و زینب و عاشورا
گوش اعراب تشنه ی پندار نیست
عدل یعنی خشت غصبی را بیار
صد هزار گفته چو یک کردار نیست
زینت گردن چو ز بیت المال بود
فرق بین اهلش و اغیار نیست
چو بگفتش فزت برب الکعبه را
درپی انتقام و ازار نیست
اسمان تا ابد خون گریه کن
صوت مناجات علی در کار نیست
مسجد کوفه پر ماتم و سکوت
عاشقی چو علی در بازار نیست
سلام
وبلاگ جالبی دارید.دوست داشتید به منم سر بزنید.بای