نخندی

بر پرده نشینان حرم صحبت هیچ جفا نیست
در محفل  عشاق خبری از خطا نیست
در بزم خرابات مشو غافل وحیران
در عیش خراباتیان جز صفا نیست
گر عاشق ودیوانه  بدیدی نخندی
در کلبه ی دیوانه بجز نور خدا نیست
در صومعه و مسجد و دیرم همه یار است
در رقص بهر منزل ما جز دعا نیست
ما دل به دل ان مه  مهپاره بدادیم
غافل ز دل سنگ که درو هیچ وفا نیست
سختی بکشیدیم و بدیدیم زتو هجران
یا رب مگر خفته دلان را خبر از تیر قضا نیست
کم کن جفا تشنه بخون دل زهرا
انصاف و مروت مگر شهر شما نیست