یوسف زهرا ع

ناز بس کن که رخسار تو دیدن دارد

نام تو از لب عشاق شنیدن دارد

ای سرو خرامان که دهی تازه نفس

غم هجر تو بر دوش کشیدن دارد

انتظارت بکشم  اسودگی بر من حرام

چون اهوی دلم فکر رسیدن دارد

(در انتظار مولا)