رمضان امد و ما وعده ی ارزون داشـتیم بر سر میز غذا خرماونـــــــــــون داشتیم گوشت رو مدتیه کرده فراموش عیـــــــال کاش یه کمی مرغ فسنجون داشتیـــــم ما که شکر خدا همه ی سال روزه داریم چشم امیدی خدایا به رمضون داشتیــم گفته بودند می کنند مرحمتی به فقـــرا کاش عمر نوح و جگر به دندون داشتیم میکنم من که دعا واسه ی خط بالاییـــــها لابد مازیر خطیها استحقاق این داشتیم میگم ایخدا نمیشه خــطـــــو پاکش بکنی چو خطی نبود لابد لب خندون داشتیــم گوشت رو اورده بود عیال زخونه ی باباش لابد از اشناها جند تایی مهمون داشتیم هنوزم وعده ی امروز و فردا میدهنـــــــد ما زود باور تو کویر امیـــــد باروون داشتیم بعضیها تازه میخوان مسجد و منبر ببینند کاش خدایا عبد صالح و فراوون داشتیــم بعضیها ز مسلمونی فقط ریش دارنــــــــد کاش جای تزویر و ریا دل پشیمون داشتیم بد جوری خلق خدا دیده به این خط دوخته اند کاش واسه ی اونور خط (ش) یه نردبون داشتیم واسه ی پرش (ش)کاش یه نردبون داشتیم میدونم اخریه خوب نشده هر وقت چیزی به ذهنم خطور کرد. تقصیره این مخم اکبنده و تکون نمیخوره(مثلا) |