از سبزه زاران صفایی چیدم بوی عطر گل یاس در مشامم پیچید
نفسهایم را پر میکنم از طراوت بهار جیبهایم پر است از صدای ابشاران
و چشمانم صداقت باران گوشهایم پر است از اواز قناری
سینه ام مالامال از شور و عشق کی میایی قافله سالار مدینه
میخواهم برایم عدالت را معنی کن زندگی گرگ را با بره ای تفسیر کنی
رنگ و بوی تزویر و ریا از دامان خلق به اشاره ای مخو و خاکستر کنی
در میان سینه های پاک پاک عشق و دلداگی را قسمت کنی ------------------------------------------------------------------ تو امدی مثل امروز و چه زود رفتی مثل دیروز
من در انتظارت مثل فردا شاید در اسمانم خورشید فردا طلوع نکند
امروز را دوست دارم تماشایت کنم تا بینهایت ---------------------------------------------------------------------
شب اروم اروم سایه می گسترانید
صدای پایی سکوت شب را شکست
چشمهایم اندوه تنهایی را در نوردید
ستاره ای لبخند زد
|