چه
به من چه که مادرمیوه گرونه
به من چه که خونه بهتر زجونه
به من چه که اتو بوس شده ÷ولی
به من چه که گروونی شده غولی
به من چه که زمین خدا نایاب
به من چه که جوونا نیستن شاداب
به من چه که چهار صد سال دیگه
یه بچه تازه بهم بابا میگه
به من چه که پسر حاج عباس
داره سه چار کارخونه ی کالباس
به من چه که پسر اقا معمار
بیسواده داره میره سر کار
به من چه که خودم میگیرم لیسانس
ولی نقشی ندارم ولو یک سانس
به من چه که بابام پولی نداره
به من چه کهخونه هم کار میاره
به من چه که دختر حاله پروین
میپوشه مانتوی تنگ مثل نسرین
به من چه که پسر حاج یحیی
موهاشو رنگ کرده مثل لیلی