بهار

هنری - طنز- شعر و.........

بهار

هنری - طنز- شعر و.........

ملوسک

-------------------
یلدا زنگ زده بود و داشت مثل ابر بهار گریه می کرد بد بختی هر وقت این بچه ها مشکلی و ناراحتی دارن منو پیدا میکنند واسه همینه که غم دنیا تو دلمه.....

پرسیدم: باز چی شده با وحید دعواتون شده ( اخه مخ این یلدا تاب داره و دوس پسر داره .حالا اگه مامانم بدونه قدغن میکنه باهاش حرف بزنم. میترسه واگیر دار باشه بیماریش) نمیدونه که ما واکسیناسیونرو انجام دادیم و نسبت به این بیماری مسری و واگیر مصونیت داریم

-- نه ملوسکم مریض شده ؟ اینجا بود که زدم زیر خنده و گفتم : واقعا که واسه خاطر اون داری گریه میکنی؟

-- اره بابا ییم برده دامپزشک گفته باید مدتی بستری بشه

-- خوبه یلدا جون با بچه ها میاییم عیادتش..

-- راس میگی .. میدونستم میتونم رو دوستیت حساب کنم

-- اخه دختر تو اون کله جای مخ خدا چی گذاشته؟ من در خلقت تو حیرون موندم

میدونی تو این مملکت گاهی بعضی ازین ادما پول دوا و دکترشون ندارن که هیچ  .. واسه مریضاشون تخت خالی پیدا نمیکنند و مریض جلوی چشم عزیزاشون پر پر میشه ..

اونوقت  ادمایی مثل تو نگران سگشونند ..  به من ربطی نداره تو دلتو با این خوش کردی ولی اگه میتونستی یک بچه  جای این سگ بیارید و ترو خشکش کنید چقدر خوب میشد

اصلا  به من چه.. باشه حالا ادرس بده تا ببینم با بچه ها چکار باید بکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
---

مبارک

تمام کائنات غرق نوره                     زمین و اسمان غرقه سروره

امشب  اسمان مکه بی تابی میکند. نه تنها اسمان که زمین مکه و ارض بی تاب است

غار حرا محل رفت و امد جیرئیل گشته و گویی حادثه ای زیبا اتفاق افتاده . محمدص که

کل کائنات برای وجودش خلق گردیده . امروز باید برای انجام رسالت خویش فرمان بگیرد از معبودش.

معبودی که سالیان سال او عبادتش کرده و لحظه ای این اندیشه که خلقت  انشای خالقی بی همتاست

 را ترک نکرده است. او رسالتی را در میان قومی بر عهده میگیرد که از زندگی انسانی بدورند. اعراب وحشی و غارتگر و بدوی..

اعرابی که گوشت مردار میخورند و خون برادر می ریزند و دخترکان را زنده به گور میکنند .چون ننگ عرب است.

عرابی که بخاطر خون و خون ریزی افتخار میکنند وحرمت انسان را رعایت نمیکنند. چه وظیفه ی

سنگینی . درمیان این قوم بدوی بر دوش  پیامبر است............

 

هنری(دادائیسم)

دادائیسم

دادا اسب چوبی که کودکان سوار میشوند در واقع این بدان معنا بودکه فرهنگ اروپا را به هیچ می می انگاشتند

دادا زاییده ی جنگ جهانی اول است و در واقع اعتراض به جنگ 
طرح دادائیسم اولین بار در پائیز سال ???? در گوشه کافه ای توسط تریستان تزارو ا از اهالی رومانی و دوست او هانس ارپاز اهالی الزاس و دونفر المانی پایه ریزی شد

تزارو کتاب لغت لاروس را در اورد و تکه هایی از انرا بر حسب تصادف برید و از کنار هم قرار دادن انها کلمه ی دادا درست شد

مرکز این هنر مونیخـ لندن و امریکاست

هنرمند ایندوره اعتقادات و معنویات را فراموش میکند و به نهیلیسم روی می اورد

هنرمندا ن دادائیسم بینندگان اثار هنری را مورد تمسخر قرار میدهند و میگویند ما هنر افرینی نمیکنیم

با هر چه دارای سازمان و نهاد باشند مخالفند تا جاویکه دادا با دادا مخالف است

در کارهایشان طنز- کنایه- تمسخر- شوک و استفاده از مصالح غیر معمول شایع است ضد نو اوری و خلاقیت هستند

بد بینی و افسردگی در کارهایشان است از هنر مندان این دوره مارسال دوشا: نزدیک شدن به ساعت با یک چشم

پیکابیا : عروسک را میمون میاورد و روی سینه ی این عروسک نوشت:؛پل سزان؛

یا مارسل دوشان که به تابلوی معروف مونالیزا یک سبیل گذاشته.در حالیکه همه تصور میکردند به مونالیزا توهین شده .امروزه دریافته اند که هدفش نشان دادن  خیانت انسانها است که به ارمانهای اومانیستی رنسانس خیانت کرده بودند اونم با جنگ و..........

در حیطه ی ادبیات هم بر این باور بودند که به قول تزارو شما از یک مجله برحسب تصادفمقاله ای را قیچی کنید و بعد بچینید مهم نیست چی باشه

اینها برای اعتراض به جنگ بوجود امدند و همه چی رو به باد تمسخرو مضحکه گرفتند

در واقع میتوان گفتک دادا زاییده ی نومیدی و اضطراب و جنگ و هرج و مرج بود
والله عکساشم دو سه روزه اماده میکنم حالا ببخشید

 

  ----------------------------------------------------------